نمیدانم هم اکنون کجا مشغول لبخندی ، فقط یک آرزو دارم که در دنیای شیرینت ، میان قلب تو با غم نباشد هیچ پیوندی
میگن هیچ عشقی تو دنیا
مثل عشق اولی نیست
میگذره یه عمری اما
از خیالت رفتنی نیست
داغ عشق هیچکی مثل
اون که پس میزنتت نیست
چه بده تنهاشی وقتی
هیچ کسی هم قدمت نیست
چقده سخت بدونی
اون که میخوایش نمیمونه
که دلش یه جای دیگس و
همه وجودش مال اونه
چه بده برای اونکه
جون میدی غریبه باشی
بگی میخوام با تو باشم
بگه میخوام که نباشی
دوستي رو از زنبور ياد نگرفتم كه وقتي از گلي
جدا ميشه ميره سراغ گل ديگه.....
بلكه دوستي رو از ماهي ياد گرفتم
كه وقتي از آب جدا ميشه مي ميره